محیا جونیمحیا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

محیا نازنازی

محیا جون و تینا جون

اینجا کرج خونه خاله جونی مامانه..24 اردیبهشت 94 جشن عقد دختر عمو مامان بود که رفته بودیم کرج....از عروسی که هیچی نفهمیدم چون شما با این وروجکا که عکس اون یکی شیطونو ندارم تالارو گذاشته بودین رو سرتون و بدو بدو میکردین و منم فقط چشمم به تو بود که نیفتی...اینم تنها عکسی بود که تونستم تو جشن ازت بگیرم اونم مشغول خوردن خیار بودی ...
30 ارديبهشت 1394

جنگل های رامسر

اواسط اردیبهشت 94  با خانواده خودم و پدر شوهرم رفتیم رامسر جنگل های دالخانی..البته به پیشنهاد دایی رضا ک در مرخصی به سر میبرد...جای واقعا زیبایی بود...شما که ماشالا کم نیاوردی پا به پای منو بابا و دایی سربالایی هارو میومدی و خیلی خوشحال بودی و کلی عکس گرفتی..آخه جدیدا جای سبزو قشنگیو میبینی میگی مامان عسک.... بعد ناهارم که هوا رو به سردی رفت و شمام خواستی بخوابی میگفتی مامان سرده و منم تو رو پیچوندم تو پتو مسافرتی و تو اون هوا خوابیدی   ...
30 ارديبهشت 1394
1